کار درستی کردم که دور از خونواده م موندم یا نه
کار درستی کردم که اینجا رو انتخاب کردم یا نه
نمیدونم ...
حالا برای فرار از این سوالا دارم خودمو سرگرم میکنم ... باید خو بگیرم به تنهایی به ادمای جدید
تصمیم گرفتم دنبال کار هم باشم شاید اگه سرگرم باشم کمتر درگیریات ذهنی سراغم بیاد
این روزای من...برچسب : نویسنده : samna1a بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 21:27
بچه هایی که با من تو یه سویت هستن همشون تهرانین و بقیه روزا رو میرن خونه
شبا تنهام روزام میشه گفت تنها
دیشب اینقدر گریه کردم که چشام ازبس میسوخت تا ساعت ۳ خوابم نبرد
مامان زنگ زد گفت صدات گرفتس ، گفتم باکسی صحبت نکردم شاید واسه اونه سریع قطع کردم ک بغضم نشکنه باز
میگن برا انتقالی باید یه پارتی کلفت تو قم داشت ... منم جز خدا کسیو ندارم
این روزای من...برچسب : نویسنده : samna1a بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 21:27
پرازغم ، درد ، درد ، درد
پر از اشک ، نمیخوام دیگه حرفی ازش بزنم خوندنی هارو همه خوندیم دیدنی ها رو همه دیدیم
فقط اینکه همیشه برا زلزله های مناطق ایران غصه میخورم اما هیچوقت نمیدونستم که اگه همشهری خودت باشن اینقدر دردش عمیقه...
غمناکترین جمله ای که خوندم ... مادری که به دنبال بچه ش میگشت و نوشته اش این بود :
همه جارو گشتم کجایی عزیزم ، بیا تا رگامو تو خونت بریزم...
این روزای من...برچسب : نویسنده : samna1a بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 21:27
برای ترسوها مادرانشان زن میگیرند
(نزار قبانی )
برچسب : نویسنده : samna1a بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 21:27
سفر مجردیم دلم میخواد ، خخخ
بعد ترم حتما میرم
برچسب : نویسنده : samna1a بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 21:27